اپلیکیشنها و سرویسهای جانبی میتوانند به اپل کمک کنند تا کمتر بر
فروش سختافزار متکی باشد و نوسان سوددهی خود را به حداقل میزان ممکن
برساند.

برخلاف تصور عموم مردم، اپل یک شرکت سختافزاری به شمار نمیرود و
بهعنوان فعال کاملا نرمافزاری نیز شناخته نمیشود. در حقیقت اپل توانسته
است به کمک میلیونها توسعهدهنده در سراسر جهان، شبکهای از نرمافزارها
و سرویسهای گوناگون را برای ۱.۳ میلیارد دستگاه فعال خود فراهم آورد.
این شبکه موجب شده است اپل بهعنوان دارنده اکوسیستمی وسیع شناخته شود که
از جنبههای مختلف، برای این شرکت و همکاران آن درآمد به ارمغان میآورد.
برای چندین سال درآمد اصلی اپل به میزان فروش گوشیهای آیفون وابسته
بود. اما به لطف توسعه سرویسها و خدمات جانبی، این روند ادامه پیدا
نکرد. امروزه اپل ثابت کرده است که دیگر برای سوددهی به عرضه نسلهای جدید
آیفون نیازی ندارد و میتواند از روشهای گوناگون، سوددهی خود را تضمین
کند.
اما بین سیاستهای کلی اپل تضاد محسوسی دیده میشود. در چند سال گذشته
قیمت محصولات این شرکت بهصورت پیوسته افزایش یافته و در سوی دیگر سوددهی
آن بیشتر از هر زمان دیگری وابسته به خدمات و سرویسهای نرمافزاری است.
افزایش قیمت دستگاهها نشان میدهد که کسب سود از فروش برای اپل مهمتر از
رواج استفاده از دستگاههای این شرکت است. اما اگر اپل میخواهد درآمد
بیشتری از خدمات جانبی کسب کند، باید بر رواج و افزایش محبوبیت محصولات
خود تأکید بیشتری داشته باشد و این امر با کاهش قیمت و رساندن قیمت به سطح
توان خرید عموم مردم میسر میشود.
میتوان مشاهده کرد که در چند سال گذشته قیمت آیفون بهصورت پیوسته
شاهد افزایش بوده و حجم دستگاههای فروختهشده نیز نسبت به نسلهای گذشته
کاهش یافته است. همچنین شواهد نشان میدهد که بسیاری از کاربران، استفاده
از آیفون قدیمی خود را به خرید جدیدترین مدل ترجیح میدهند. در واقع هیچ
شرکت بزرگ فناوری در سالهای گذشته نتوانسته است همانند اپل با افزایش
دادن قیمت محصولات موجب از دست رفتن خریداران دستگاههای جدید خود شود.
اما شاید یک تغییر اساسی در رابطه با درآمدهای جانبی بتواند این روند را
به چرخهای پربازده با سوددهی بالا تبدیل کند.

همانطور که تیم کوک در سال ۲۰۱۶ پیشبینی کرد، درآمدهای غیر مستقیم اپل
اکنون به اندازه سوددهی یک موسسه در لیست ۱۰۰ شرکت برتر مجله فورچن است.
در سال ۲۰۱۷ میزان سود این شرکت از سرویسهایی مانند اپل موزیک، فروش و
اجاره ویدیو، کتاب، اپلیکیشن (به همراه خریدها و تبلیغات درونبرنامهای) و
فضای ذخیرهسازی ابری به ۳۱.۱۵ میلیارد دلار رسیده است. همچنین مبلغی که
گوگل برای باقی ماندن بهعنوان جستجوگر پیشفرض در آیفون به اپل پرداخت
میکند در این رقم لحاظ شده است. از نگاهی دیگر میتوان گفت که اپل قصد
دارد از هر دستگاه فعال خود در سال، ۲۶ دلار درآمد کسب کند که تعداد آنها
به ۱.۳ میلیارد میرسد. برای مقایسه میتوان به درآمد فیسبوک از تبلیغات
اشاره کرد که سالانه ۲۵ دلار به ازای هر یک از ۲ میلیارد کاربر این شبکه
است. در این میان کاربران ایالات متحده و کانادا بهعنوان ارزشمندترین
مصرفکنندگان شناخته میشوند و هر یک از آنها ۲۶.۷۶ دلار در سال درآمد
تولید میکند.
کوک گفته است که میخواهد درآمد اپل از سرویسهایش در سال ۲۰۲۰ به دو
برابر مقدار آن در ۲۰۱۶ برسد. اگر در طی این سالها سود فروش آیفون
تغییری نکند یا کمتر شود، خدمات و سرویسها به کسب و کار اصلی اپل تبدیل
خواهند شد. بدون شک این اتفاق رخ خواهد داد؛ زیرا با افزایش قیمتها،
کاربران تمایل بیشتری به استفاده از دستگاههای قدیمی خود خواهند داشت.
هوراس ددیو که یکی از تحلیلگران اپل به شمار میرود، سرویسهای گوناگون و
پشتوانهای از میلیونها توسعهدهنده و هزاران شرکت را دلیل اصلی برتری
آیفون میداند.
اقتصاد مبتنی بر iOS
بیشتر گوشیهای هوشمند در سراسر جهان از سیستم عامل اندروید بهره
میگیرند؛ اپل همچنان در ایالات متحده و کشورهایی با بازارهای ارزشمند،
قدرتمند ظاهر شده است. ددیو وضعیت کنونی اپل را به مایکروسافت در دهه ۹۰
میلادی تشبیه میکند و میگوید:
در آن سالها مایکروسافت توانست با عرضه ویندوز و برنامههایی که توسط
توسعهدهندگان برای آن منتشر میشد، به قدرتی بیرقیب تبدیل شود که
آسیبناپذیر به نظر میرسید. حتی اگر قانونی ضد انحصارطلبی مایکروسافت توسط
دولت فدرال وضع میشد، این شرکت باز هم میتوانست سهم عمده بازار را به
خود اختصاص دهد.

فروش اپلیکیشن و حق اشتراک، درآمد اصلی اپل از اپاستور محسوب میشود؛
اما ارزش شبکه اقتصادی iOS بسیار بیشتر به نظر میرسد. کاربران در سطح
جهانی سالانه حدود ۴۰ میلیارد دلار صرف خرید اپلیکیشن برای محصولات اپل
میکنند و این رقم بیشتر از مقداری است که صرف تماشای فیلم در سینما
میشود.
در زمانی نهچندان دور، آیتونز بهعنوان پادشاه نرمافزاری اپل شناخته
میشد. اما پس از معرفی آیفون این روند بهسرعت تغییر کرد و اپلیکیشنها
بهعنوان مهرههای اصلی برای کسب درآمد از کاربران پس از خرید سختافزار
شناخته شدند. اپل با معرفی گجتهای متنوعتر توانست هر روز سود بیشتری از
این طریق به جیب بزند. تحلیلگران روند مشابهی برای دستگاههای جدید اپل
مانند هومپاد و اپل واچ متصور هستند. همچنین میتوان به ایرپاد این شرکت
اشاره کرد که موجب میشود خریداران آن تمایل بیشتری به پرداخت حق اشتراک
برای سرویسهای موسیقی از جمله اپل موزیک داشته باشند؛ زیرا این گجت
توانسته است گوش دادن به موسیقی و محتوای صوتی را برای کاربران دلنشینتر،
جذابتر و آسانتر کند.
رقابت شدیدتر در سختافزار
طبق آمارهای منتشرشده، درآمد اپل از سرویسهای نرمافزاری در هر
سهماهه در حال افزایش است. اما در سوی دیگر حوزه سختافزار وضعیت چندان
خوشایندی ندارد و درآمد آن فصلی است. در صورتی که در یک سهماهه آیفون
جدیدی عرضه شود، شاهد افزایش درآمد سختافزار هستیم که بر بخش نرمافزاری
نیز تأثیرگذار است. برای مثال در سهماهه چهارم سال ۲۰۱۷ و همزمان با
پایین بودن فروش سختافزار، درآمد سرویسها به ۱۶ درصد رسید؛ ولی در
سهماهه اخیر و همزمان با بالا رفتن فروش آیفون ۸ و آیفون ۱۰ شاهد کاهش
این مقدار به ۹.۶ درصد بودهایم. در حقیقت بدون بخش نرمافزاری و خدمات
جانبی، ماشین چاپ اسکناس اپل بسیار متغیر و فصلی عمل خواهد کرد.
بازار کنونی سختافزار بسیار رقابتی است و بازیکنان بسیار بزرگی در آن
نقشآفرینی میکنند. در یکسو شاهد حضور گوگل هستیم که سیستم عامل اندروید
را به رایگان در اختیار توسعهدهندگان و تولیدکنندگان قرار میدهد تا از
طریق تبلیغات و سرویسهای جانبی درآمد کسب کند. آمازون نیز با فروش
دستگاههای ارزانقیمت سعی دارد به روش پرداخت حق عضویت از سوی کاربران
خود، به سوددهی بیشتری دست پیدا کند. در این شرایط اپل نیز باید با ادامه و
فروش و پشتیبانی مدلهای قدیمیتر آیفون، سعی داشته باشد سهم بیشتری از
کاربران به خود اختصاص دهد؛ حتی اگر این کار موجب کاهش درآمد از حوزه
سختافزار شود.

روشی دیگر برای از بین بردن تضاد ایجادشده بین بخش سختافزار و
نرمافزار، ایجاد طرحی جامع بر پایه دریافت حق اشتراک از کاربران است. در
حال حاضر خریداران آیفون میتوانند مبلغ آن را طی ۲۴ ماه بپردازند یا هر
سال با پرداخت مبلغی، آیفون قدیمی خود را با نسل جدید تعویض کنند. حال
فرض کنید این طرح برای تمامی محصولات این شرکت اجرا شود و کاربران با
پرداخت هزینه مشخصی بتوانند جدیدترین محصولات مانند آیفون، ایرپاد، اپل
واچ و سایر دستگاهها را در اختیار داشته باشند. چنین برنامهای موجب
میشود به ازای معرفی هر آیفون یا مک جدید، کاربران حداقل یک دلار در روز
هزینه کنند. همچنین برخی از مشتریان مبلغ بیشتری برای دسترسی به
سرویسهای ویژه پرداخت خواهند کرد. بهآسانی میتوان فهمید که دریافت چنین
سود اندکی از سوی هر کاربر بهصورت پیوسته، با توجه به طیف وسیع
مصرفکنندگان این شرکت، میتواند سود کلانی در پی داشته باشد.
اپل میتواند به کمک سرویس سلامت، حق اشتراک فضای ابری، فروش موسیقی و
برنامههای منتشرشده برای دستگاههای مختلف خود، از ایجاد نوسان در
سوددهی خود جلوگیری کند و به درآمدی پایدار و قابل پیشبینی بر اساس
دریافت حق اشتراک، سرویسها و خدمات جانبی دست پیدا کند.